یک تکه از عشق خدا
دیشب مریض و پریشان احوال بودم.....
خدا را دیدم کنار تختم نشسته بود............
گیسوانش به سپیدی میزد.........
چشمانش خواب داشت.......
انگار خسته بود........
دیشب خدا چقدر شبیه مادرم شده بود.................
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی